یک وحشی می خواهم 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

یک وحشی می خواهم.. یک وحشی..

که مرا از این اهلی بودن نجات دهد..

راهی به دوردست های ابهام و کران های بکر ناگفته ها بنماید..

آن بگوید که نشنیده ام گرچه اندیشیده باشم..

یک وحشی می خواهم

که زبان مسخ بشری را نفهمد..

خدا را نام ننهاده زندگی کند..

صداقت را نام ننهاده زندگی کند..

پاکی را نشناخته زندگی کند و عشق را..

و عشق را.. و عشق را

یک وحشی می خواهم..


برچسب‌ها: عشقوحشیابهام
[ چهار شنبه 11 بهمن 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد
درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب